فتوبلاگ عکاسی و گرافیک رایانه ای

هر چیزی که به عکاسی و فوتوشاپ در هر زمینه ای مربوط باشد

فتوبلاگ عکاسی و گرافیک رایانه ای

هر چیزی که به عکاسی و فوتوشاپ در هر زمینه ای مربوط باشد

آموزش عکاسی -- نکاتی در عکاسی برای آماتورها

نکاتی در عکاسی برای آماتورها


سلام امروز مطلبی مفید برای کسایی دارم که به صورت آماتور شروع به عکاسی کرده اند و می خوان چیزهایی در ای زمینه یاد بگیرند.


­ نکاتی در عکاسی برای آماتورها قبل از اینکه وارد دنیای عکاسی شوید باید بدانید نکاتی آموزنده و مفید در زمینه عکاسی وجود دارد که به خلق یک عکس خوب کمک بسیار می کند. و بهتر است یک عکاس آماتور این نکات را به عنوان پایه بشناسد و یک عکاس حرفه ای آنها را همیشه در ذهن داشته باشد. برای عکس خود یک موضوع یا پیام انتخاب کنید.

اگر در عکس شما هیچ سوژه برجسته و واضحی وجود نداشته باشد یا این عکس حاوی پیامی نباشد احتمالاً عکس جالبی نخواهد بود. چیزهای اضافی را حذف کنید. زواید را حذف کنید، به خصوص اگر از ارزش عکس شما کاسته می شود. نه تنها باید بدانید چه چیزهایی را در عکس بگنجانید بلکه باید بدانید چه چیزهایی را نباید در عکس خود بگنجانید.

همیشه بدنبال یک پشت زمینه ساده باشید و تعادل را حفظ کنید.

simple.jpg

­ در این عکس دست زنی که در پایین تصویر مشاهده می کنید و پیراهن های رنگ و وارنگ زرد و آبی در پشت زمینه عناصری هستند که سبب به هم خوردن تمرکز بیننده بر موضوع اصلی می شوند. در این عکس می توان چند لحظه صبر کرد تا آن زن دست خود را عقب بکشد و افرادی که در پشت زمینه قرار گرفته اند نیز با چند قدم جابجایی عکاس از تصویر حذف می شوند و در این حالت عکس شما بهتر خواهد بود.

از زوم کردن و نزدیک شدن نترسید

اشتباهی که بیشتر عکاسان آماتور مرتکب می شوند این است که عکس های آنها از فاصله خیلی دوری گرفته شده است. و در تصویر نسبت محیط به موضوع آنقدر زیاد می شود که نمی تواند پیام خود را القا کند. سعی کنید عکس را به اندازه کافی از سوژه پر کنید و از پشت زمینه شلوغ پرهیز کنید. تا عکس ساده و قابل فهم باشد.

موضوعات خود را در مرکز تصویر قرار ندهید.

همانطور که در مقالات قبلی آموزش عکاسی ، بارها ذکر شده است. سعی کنید موضوع عکاسی خود را در مرکز تصویر قرار ندهید. بهتر است از قانون یک سوم استفاده کنید. فرض کنید تصویر شما به سه قسمت تقسیم شده است چه از نظر عمودی و چه از نظر افقی آنگاه موضوع خود را روی یا نزدیک یکی از این خطوط قرار دهید. این قانون را قانون یک سوم می نامند. البته سعی کنید خلاقیت خود را حفظ کنید و از این قانون تابعیت محض نداشته باشید. به خاطر داشته باشید برای انسان و حیوان وقتی که روی سر آنها زوم می کنید بینندگان بیشتر به چشم آن انسان یا حیوان توجه می کنند بنابراین در این گونه مواقع قانون یک سوم بر مو قعیت چشم ها اعمال می شود.

devide.jpg

از سطح دوربین خود مطمئن شوید.

اگر سطح افق در عکس شما زاویه دار شود از ارزش عکس شما کاسته خواهد شد. ممکن است هنگام عکاسی دقت زیادی برای تنظیم سطح نداشته باشید اما مشکلی نیست با نرم افزارهای ویرایش عکس مانند فتوشاپ می توان به راحتی سطح را تصحیح کرد. اما بهتر است تمرین کنید تا همیشه دوربین را افقی نگه دارید.horizon_1.jpghorizon.jpg

چشم ها بسیار اهمیت دارند.

چشم ها بازگوی داستان هستند. وقتی که از انسان یا حیوان عکس می گیرید هر چیزی ممکن است از نظر پنهان باشد ولی چشم ها باید آشکارا قابل دیدن باشند. و کیفیت تصویر چشم باید بالا باشد آنوقت است که تأثیر شگفت انگیز چشمها را در عکس های خود خواهید دید.

فاصله را برای فلاش تخمین بزنید.

بهترین فلاشها در فواصل بیش از 10 متر تأثیری ندارند. برای فواصل دور در نور کم به جای استفاده از فلاش میزان Exposure دوربین خود را افزایش دهید و از یک سه پایه استفاده کنید. و اگر لازم است از ISO بالاتر استفاده کنید. اگر از چند نفر با فلاش عکس می گیرد بدانید که چهره افرادی که به دوربین نزدیکتر هستند روشنتر و چهره افرادی که از دوربین دورترند تیره تر است بنابراین سعی کنید فاصله افراد با دوربین یکسان و به اندازه کافی نزدیک باشد.

حرکت کنید

در هنگام عکاسی خود یا موضوع عکاسی را آنقدر حرکت دهید تا موضوع شما در پشت زمینه خودنمایی کند یا به عبارت دیگر موضوع و پشت زمینه هم رنگ نباشن.


نظر یادتون نره...!!!

یا حق!

ادامه مطلب ...

آموزش عکاسی -- چگونه از حداکثر باتری استفاده کنیم

حداکثر استفاده از باتری دوربین دیجیتال


­­­حداکثر استفاده از باتری دوربین دیجیتال به خاطر داشته باشید که چه باتری های قابل شارژ و چه باتریهای معمولی، عمر محدود دارند. هیچ چیز بدتر از این نیست که یک عکس یا یک صحنه خوب را به خاطر تمام شدن باتری از دست بدهید.

خصوصیات باتریهای مختلف با یکدیگر متفاوت است و همینطور خصوصیات دوربین های دیجیتال با یکدیگر متفاوت است و مصرف باتری آنها هم یکسان نیست. و همینطور قسمتهای مختلف دوربین دیجیتال مصرف گوناگون دارند و بعضی از این قسمتها انرژی بیشتری مصرف می کنند. قسمتهایی از دوربین که انرژی بیشتری مصرف می کنند

عبارتند از: صفحه LCD، فلاش و موتوری که اجزای مکانیکی دوربین مانند مکانیزم زوم را به حرکت در می آورد. دوربین های دیجیتال به شما اجازه می دهند تا عکس گرفته شده را روی صفحه LCD ببینید یا می توانید به جای اینکه صفحه را از طریق چشمی ببینید آنرا از صفحه LCD ببینید و از آن صفحه عکس بگیرید. یک صفحه LCD نسبتاً انرژی زیادی مصرف می کند. به این دلیل است که اگر مدتی دورین دیجیتال را بدون استفاده نگه دارید به صورت خودکار LCD آن خاموش می شود، تا در مصرف باتری صرفه جویی کند. زمانیکه مشغول انجام تنظیمات دوربین دیجیتال خود هستید زمان خاموش شدن صفحه LCD را روی کمترین زمان قرار دهید. در این جا چند نکته برای افزایش کارایی باتری ذکر می شود، بلکه کمکی باشد تا حداکثر استفاده را از قدرت باتری دوربین خود ببرید.

ــ LCD را خاموش کنید و از چشمی استفاده کنید، فقط زمانی از LCD استفاده کنید که نمی توانید از چشمی استفاده کنید. بنابراین هنگام خرید دوربین باید توجه کنید که دوربین مرد نظر شما دارای چشمی هست یا خیر؟

ــ سعی کنید تا جاییکه امکان دارد از نگاه کردن به عکسها از صفحه LCD خودداری کنید. ــ از زوم کردن مداوم وقتی لزومی ندارد خودداری کنید

هر بار که عمل زوم را انجام می دهید در ححال مصرف انرژی هستید. دوربین هایی که دارای ززوم اپتیکال هستند انرژی زیادی در حین زوم کردن مصرف می کنند. البته نمی توان اصلاً از زوم استفاده نکرد ولی می توان از زوم بی مورد جلوگیری کرد. در اکثر دوربین های دیجیتال دکمه ای که برای گرفتن عکس وجود دارد دو مرحله ای است با فشار اول و نگه داشتن آن (مرحله اول) دوربین بر روی صحنه عکاسی فوکوس می کند و در این وضعیت باقی می ماند تا فشار بیشتری بر روی دکمه وارد شود و عکس گرفته شود. با نگه داشتن زیاد دکمه در مرحله اول انرژی زیادی تلف می شود.

ــ هر از چند گاهی باتری را شارژ کنید. باتریها به مرور انرژی خود را از دست می دهند. حتی زمانیکه استفاده نمی شوند حال اگر حرفه شما عکاسی است پس بهتر است که باتری باتریهای شما همیشه شارژ باشند پیشنهاد بنده روزی یکبار اگر هر روز عکاسی می کنید است.

ــ مصرف باتری را حدس بزنید. اگر قرار است از یک صحنه فقط چند عکس در نور روز بگیری احتیاج به باتری زیادی ندارید ولی اگر قرار است در طول روز عکاسی کنید و به فلاش هم احتیاج دارید بهتر است از قبل فکری برای باتریهای خود کرده باشید.

ــ زمانیکه از فلاش دوربین دیجیتال را خاموش می کنید کمی ISO دوربین را بالاتر ببرید یا حساسیت آن را به نور بیشتر کنید. توجه داشته باشید که هر چه ISO بیشتری داشته باشید فایل دیجیتال مناسبتری خواهید داشت.

مواظب باتری های قلیایی (معمولی) یا باتریهای NICAD یا NIMH باشید. این باتریها کاملاً سمی هستند بنابراین یک برنامه صحیح برای دور ریخت آنها داشته باشید. ­­­

ادامه مطلب ...

آموزش عکاسی -- اعدادی که در کنار لنز‌های دوربین‌های DSLR هستند

آیا می‌دانید آن اعدادی که در کنار لنز‌های دوربین‌های DSLR نوشته شده‌اند چیستند؟


سلام خدمت شما دوستان عزیز امروز هم با یک مطلب آموزشی دیگه در خدمتتونم امیدوارم که خوشتون بیاد و براتون مفید باشه.

همان اعداد 70-200mm و 50mm و غیره. بله، آنها نشان دهنده فاصله کانونی لنز‌ها هستند. اما به خاطر داشته باشید که در دنیای دیجیتال این اعداد معنای اصلی خود را از دست داده‌اند و دیگر مثل قدیم‌ترها یک لنز 50mm واقعا یک لنز نرمال به حساب نمی‌آید!
فکر می‌کنید دلیل این مسئله چیست؟ آیا سازندگان لنز‌های دیجیتال، حقه‌باز شده‌اند و لنز‌های آنها نسبت به قدیم "تله‌تر" شده است؟ خوشبختانه جواب این سوال خیر است. دلیل این مساله این است که حسگر‌های دوربین‌های دیجیتال SLR دیگر مثل قدیم‌تر‌ها هم اندازه و یکسان نیستند. برخی از آنها بزرگتر و برخی دیگر کوچکترند. و جالب است بدانید اندازه حسگر دوربین شما تاثیر مستقیمی روی اندازه فاصله کانونی لنز دوربین شما دارد.

آن زمانی که دوربین‌های عکاسی SLR فقط از فیلم‌های 135mm استفاده می‌کردند، اندازه حسگرحسگر‌ها نیز تغییر کرد. در نسل‌های اول دوربین‌های دیجیتال اندازه حسگر‌ها کوچک بودند. آن زمان هزینه تولید حسگر‌های دیجیتال بسیار زیاد بود، و به همین دلیل سازندگان دوربین‌های دیجیتال ترجیح می‌دادند، به جای آنکه اندازه حسگر‌ها را بزرگ‌تر کنند، حساسیت و رزولوشن آنها را زیادتر کنند. برای همین هم حسگر‌هایی در اندازه APS-C ساختند که هنوز هم یکی از استاندارد‌های اصلی حسگر در دوربین‌های دیجیتال است. در شکل زیر اگر اندازه یک فریم واقعی و کامل نگاتیو، کادر تمام تصویر باشد، اندازه یک حسگر APS-C تقریبا اندازه فریم داخلی تصویر است.


nxjadg_th


یا در حقیقت اندازه هر فریم نگاتیو در تمام دوربین‌ها یکسان بود. همه آنها اندازه یک فریم کامل یا Full Frame بودند. اما با پیشرفت دیجیتال در دنیای عکاسی، اندازه
اما تاثیر این حسگر چیست؟ در دوربین‌هایی که از حسگر‌های APS-C استفاده می‌کنند، فاصله لنز تا حسگر کمتر می‌شود و این کاهش فاصله موجب پدید آمدن یک فاکتور یا ضریب برش حدود 1.6x می‌شود. معنی این گفته این است که فاصله کانونی لنز در این ضریب ضرب و محاسبه می‌شود. فرضا فاصله کانونی یک لنز 200m به 320mm تبدیل می‌شود و یک لنز 18mm روی این دوربین‌ها دقیقا همانند یک لنز 28mm روی دوربین‌های فول فریم عمل می‌کند.


کدام دوربین‌ها از حسگر‌های APS-C استفاده می‌کنند؟ همه دوربین‌های سطح پایین و سطح متوسط DSLR مثل Canon 30D، Canon Rebel XTi، Nikon D40 و غیره از این حسگر‌هااستفاده می‌کنند. فقط برخی از دوربین‌های سطح بالا مثل Canon 5D و Nikon D3 از حسگر‌های فول‌فریم استفاده می‌کنند. البته گفته می‌شود کانن قصد دارد، در تمام دوربین‌هایی که در آینده تولید می‌کند از حسگر‌های فول فریم استفاده کند.

شاید فکر کنید که استفاده از حسگر‌های APS-C چه مزایا و معایبی برای ما دارد؟ عکاسانی که علاقه‌مند به عکاسی با لنز‌های تله‌فتو هستند استفاده از این حسگر‌ها کاربرد بیشتری دارد. برای مثال، یک لنز کانن 300mm F/2.8L نزدیک 3 ملیون تومان هزینه برمی‌دارد، ولی روی یک دوربین با فاکتور برش 1.6x می‌توان از یک لنز نسبتا ارزان قیمت 200mm f/2.8 استفاده کرد و برای رسیدن به همان فاصله کانونی تنها 700 هزار تومان هزینه کرد. از سوی دیگر همین مزیت برای عکاسان آتلیه کمی دردسرساز است. زیرا در داخل آتلیه همیشه مشکل فضا وجود دارد، و این فاکتور برش، تاثیر جالب لنز‌های واید را از بین می‌برد.
از لحاظ تکنیکی نیز، عکس‌های حاصل از حسگر‌های فول‌فریم دارای نویز کمتر و البته خطای کروماتیکی کمتری هستند. اما از طرفی در این حسگر‌ها (خصوصا در مدل 5D) به دلیل عدم رسیدن نور کافی به گوشه‌های کادر امکان تیره شده گوشه‌های تصویر نسبت به مرکز آن (vignetting) وجود دارد.


با تمام این اوصاف آیا می‌توان گفت که حسگر‌های APS-C چیز‌های بدی هستند؟ پاسخ این است: ابدا. بسیاری از عکاسان آنها را به حسگر‌های فول فریم ترجیح می‌دهند. اما حسگر‌های فول‌فریم هم مزیت‌های زیادی را به همراه دارند. مزیت‌هایی که خوشبختانه در چند سال آینده محدود به دوربین‌های گران‌قیمت نخواهند بود.

نظر یادتون نره ها...!

یا حق!

ادامه مطلب ...

آموزش عکاسی -- آموزش نور پردازی

اصول عکاسی، جنس زمان تابش نور را بشناسیم


سلام امروز یه مطلب مفید درباره نورپردازی دارم که امیدوارام مفید واقع بشه و بتونید ازش بهره ببرید.

"نور پردازی "


بدون نور، عکاسی غیر ممکن است.


تفاوتی نمی کند که از فیلم استفاده کنیم یا سیستم دیجیتالی! در هر صورت این نور است که تصویر را به وجود می آورد. اما همه نورها یکسان نیستند، در برخی از ساعت ها، نور درخشان تر است. اگرچه این مساله اهمیت چندانی ندارد، زیرا کمبود نور را می توان با افزایش طول نوردهی و استفاده از دیافراگم بازتر جبران کرد. با این وجود، کیفیت نور در توفیق یک عکس نقش بسزایی دارد.


" نور متغیر "


تاثیری که خورشید بر نحوه نمایش یک صحنه می گذارد، به عوامل متفاوت متعددی بستگی دارد.

این عوامل آنقدر متغییراند، که ممکن است هرگز نتوانید، همانند عکسی را که امروز گرفته اید، دوباره به وجود آورید. موقعیت خورشید در آسمان نه تنها با تغییر زمان بلکه با عوامل دیگری مانند فصل و مکان نیز تغییر می کند. همه این عوامل بر روی رنگ، زاویه و میزان درخشندگی نور تاثیر می گذارند و تغییر نور به همان اندازه که بر رویموضوع اثر گذار است، بر روی حالت سایه ها نیز تاثیر دارد.

مسلماً شرایط جوی نیز بر روی وضعیت نور تاثیر داشته و هر لحظه امکان تغییر آن وجود دارد. برای مثال ابرها فقط جلوی خورشید را نمی گیرند، بلکه همانند فیلتر ها و پخش کننده ها، کیفیت نور را تغییر می دهند و بدین ترتیب وضعیت نوری هر عکس در هر ثانیه ممکن است تغییر کند.

مغز انسان نیز طبق عادت، اشیا را مطابق ذهنیت و تصور خود می بیند نه به شکل واقعی. البته گاهی اوقات ما به تفاوت وضعیت نور پردازی پی می بریم ( برای مثال موقعی که غروب خورشید، اشعه های طلایی خود را از سطح یک منظره پاک می کند)این در حالی است کهدر اکثر مواقع تفاوت چندانی را مشاهده نمی کنیم.

حقیقت این است که نور پردازی طبیعی از لحاظ رنگ، به طور مداوم و به شدت تغییر می کند و در اثر این تغییرها نحوه ینمایش همه چیز در تصویر دچار تغییر می شود. عکاس باید خوب دیدن را تمرین کند تا بتواند قبل از فشردن دکمه شاتر(مسدودکننده) تشخیص دهد مه با چه شرایطی در نورپردازی، عکس بهتری خواهد گرفت.


از طلوع تا غروب


تمام این عکس ها در یک روز بهاری از یک زاویه یکسان گرفته شده است.

این تصاویر نشان می دهند که نور چقدر می تواند تغییر کند و در برخی شرایط تصویر بهتری را به وجود آورد.

اولین عکس از مجموعه عکس های مقابل، درست قبل از طلوع آفتاب یعنی حدود ساعت 6:45 صبح گرفته شده و آخرین عکس نیز پس از غروب آفتاب، حدود ساعت 8:30 بعد از ظهر گرفته شدهاست. این عکس ها که در فواصل مختلف زمانی در طول روز گرفته شده اند، مقدار تغییر نور را به دقت نشان می دهند.


123

نظر یادتون نره...!
یا حق!
ادامه مطلب ...

آموزش عکاسی -- عکاسی مستند

سلام امروز یک مطلب مفید برای عکاسانی که می خوان از عکاسی مستند و سیاه و سفید یا حتی رنگی شروع کنند گذاشتم که با تاریخچه این نوع عکاسی بیشتر آشنا شوند و به  این هنر هم  عمیق تر پی ببرند امید وارم از این مطلب که ترجمه گزیده ای از یک کتاب خارجی (منبع در ادامه مطلب) است استفاده لازم رو ببرید.


عکاسی مستند :


واژه‌ی عکاسی مستند در سال‌های رکود اقتصادی کاربرد پیدا کرد. زمانی که شرایط اسف‌بار کشاورزان وجدان مردم امریکا را بیدار کرد تا نیاز به اصلاحات اجتماعی را احساس کنند. این زمینه از عکاسی هنوز عکس‌های داست باول (Dust Bowl) را تداعی می‌کند, عکس‌هایی که در آن‌ها، پس کوچه‌های کثیف و شرایط رقت‌بار شهری را تصویر کرده بود.

اما عکاسی مستند ابعاد وسیع‌تر از این‌که فقط بدبختی‌ها و نارسایی‌ها را تصویر کند در بر می‌گیرد، چراکه می‌توان موضوع‌هایی جدا از بدبختی‌ها و ناکامی‌ها را نیز به تصویر کشید و سندیت بخشید, مانند مناطق دورافتاده و محروم, انسان‌های سرزمین‌های دیگر, ناملایمات جامعه و طبیعت, ابعاد وسیع عواطف و تنش‌ها، درواقع دامنه‌ی موضوع‌های عکاسی مستند بی‌شمار و نامحدود است. با این‌همه هر عکسی را نمی‌توان عکس مستند نامید. زیرا عکس مستند باید حامل پیام باشد. پیامی که آن را از یک عکس طبیعت، یک پرتره و یک منظره‌ی خیابان مستثنی می‌کند. عکس مستند ممکن است ثبت‌کننده‌ی یک واقعه باشد اما این واقعه فی‌النفسه باید معنا داشته باشد. معنایی فراتر از آن‌چه عکس خبری با خود یدک می‌کشد. عکس مستند ممکن است شخصیت یا احساسی را ثبت کند. اما باز هم باید مفهومی اجتماعی داشته باشد و نمایانگر چیزهایی بیش از آن‌چه پرتره نشان می‌دهد باشد. درواقع ما را بر آن می‌دارد که با دیدی نوبه دنیا بنگریم.
عکاسی مستند، نمایش دنیای واقعی است به وسیله‌ی عکاس که قصدش تحلیل و تفهیم چیزی مهم به بیننده است. از آن‌جا که تعریف جهان‌شمولی درباره‌ی این بخش مهم و پیچیده‌ی عکاسی وجود ندارد تا تمامی جنبه‌های آن را در بر گیرد, وجود تعاریف گوناگون را اجتناب‌ناپذیر کرده است. تناقض بین ویژگی‌هایی که به عکس مستند نسبت داده می‌شود ممکن است ناشی از جدید بودن این بخش از عکاسی باشد. چراکه این نوع عکاسی از دهه‌ی 1930 به بعد ابداع شده و این نام را به سیاق آن دسته از فیلم‌های مستند که موضوع‌شان از پیش پرداخته نبود و به‌طور عمده زندگی افراد گمنام در مناطق دورافتاده را به تصویر می‌کشید, بر این نوع عکاسی نهادند. فیلم‌های مستند، بر خلاف فیلم‌هایی که ماجراهای سیر و سفر را به تصویر می‌کشیدند، با نگاهی تحلیل‌گر به دنیا می‌نگریستند. چنین نگرشی گرچه از مدت‌ها قبل در بین عکاسان وجود داشته اما تا دهه‌ی 1930، این نوع عکاسی به صورت عرصه‌ای خاص جایگاه و منزلتی نداشته است.
عکس جدای از تصویر دوبعدی و خاکستری رنگ از سایه روشن‌ها می‌توانست ایده‌هایی فراتر را منتقل کند. منظره در برابر عدسی دوربین یک واقعیت بود، ولی عکاسی می‌توانست از همین چشم‌انداز واقعیتی دیگر را القا کند، واقعیتی عمیق‌تر و شاید بسیار مهم‌تر، او می‌توانست همراه این منظره تفسیر و تحلیل را نیز ارائه دهد. اگر اولین ویژگی عکس مستند انتقال بخشی از واقعیت محیط پیرامون بود، دومین ویژگی آن توانایی ارائه‌ی تحلیل و دیدگاه عکاس درباره‌ی آن واقعیت به شمار می‌رفت.
اولین صاحب نام در استفاده از این شیوه، «اوژن آتژه» بود. او به‌عنوان یک عکاس مستند، مناظری زیبا و یکدست از شهر پاریس را در اوایل قرن بیستم به تصویر کشید که گاهی آن‌ها را به‌عنوان عکس‌های مرجع به نقاشان و معماران می‌فروخت. عکس‌هایی که آتژه از پارک‌های خلوت گرفت، واقعیت این مناظر را با عمق معنای آن‌ها که جزئی از همین شهر بودند و نیز با احساسات درونی خویش درهم آمیخت, به طوری که آثار او اکنون جزو شاهکارهای عکاسی مستند به شمار می‌روند


mehr29-hain1_1

پی بردن به این نکته که دوربین قادر است واقعیت را تفسیر کند، تاریخ عکاسی مستند را وارد مرحله‌ی جدید می‌کرد. کشف این توانایی دوربین که قادر است آینه‌ای را در مقابل جامعه قرار دهد و جهانیان نیز می‌توانند بازتاب تصویر آن را بینند. «جاکوب ریس» دانمارکی الاصل که در اواخر قرن نوزدهم گزارشگر و روزنامه‌نگار بود، از اولین افرادی بود که نشان داد از عکس می‌توان به‌عنوان استناد و مدارک اجتماعی سود جست. او در دوره‌ی بحران اقتصادی امریکا با دوربین‌اش به امریکایی‌ها فهماند که در نوشته‌هایش چه چیزهایی را نشان می‌داده است: وحشی‌گری و بی‌رحمی‌هایی که در محله‌های کثیف نیویورک حاکم بود. عکس‌هایی که او گرفت مانند گزارش‌هایش بسیار تأثیرگذار بودند و چهره‌ی فقر و خشونت حاکم بر امریکا را که از نظر پنهان بود، به جهانیان نشان داد. بلافاصله پس از ریس، «لویس هاین» به‌عنوان یکی از بهترین مستندسازان اجتماعی در تاریخ عکاسی زبان‌زد جهانیان شد. هاین یک جامعه‌شناس و معلم باتجربه بود که آگاهی‌های اجتماعی او و شور و علاقه‌ای که به این کار نشان می‌داد، او را بر آن داشت تا به کارخانه‌هاو معادن سر بزند و همه‌ی آن شرایط ظالمانه و غیرانسانی را که بر کارگران مهاجر و کودکان‌شان تحمیل می‌شد به تصویر بکشد. عکس‌های هاین درواقع به منزله‌ی کیفرخواستی بر علیه جامعه‌ی صنعتی امریکا در اوایل قرن بیستم بود، اما استعداد خارق‌العاده و دلسوزی‌های او موجب شد که کارهایش به جای این‌که خشم عده‌ای را برانگیزد, بیش‌تر سازنده باشد. آثار هاین بیننده را بر آن می‌داشت که با آغوش باز آن‌ها را پذیرا شود و خویش را در آلام و دردهای همنوعان‌اش سهیم بداند. ریس و هاین هردو عکاسی مستند را به سمت مطالعه‌ی شرایط زندگی انسان‌ها سوق دادند و این تحلیل عینی از شادی‌ها و دردها و رنج‌های جامعه، از آن زمان تا به امروز موضوع کار بسیاری از عکاسان حرفه‌ای در عرصه‌ی عکاسی مستند شده است.

در دوره‌ی رکود اقتصادی دهه‌ی 1930 و سال‌های جنگ دهه‌ی 1940 و سال‌های بازسازی پس از جنگ، عکاسان مستندکار به اقصی نقاط دنیا مسافرت کردند و از نزدیک همسایگانشان را دیدند تا از شرایط زمانی و مکانی هر جامعه در مقطع تاریخی خاص آگاه شوند. هرچند این عکاسان ـ که از میان آن‌ها می‌توان به عکاسان صاحب نامی نظیر «یوجین اسمیت»، «آندره کرتس»، «دوروتی لانگ» و «واکرا یوانز» اشاره کرد ـ به هر کجا می‌رفتند آلام و دردهای انسان‌ها را مشاهده می‌کردند, ولی انعکاس دادن قدرت درونی، منزلت‌ها و امیدواری‌های غیرقابل درک این انسان‌ها را نیز در موضوع‌هایشان نشان می‌دادند. آن‌ها بر این باور بودند که انسان رهایافتنی است.


اسمیت, عکاس مستندکار نابغه، بر این باور بود که وقتی عکس‌هایش آشکارا حماقت‌ها و بیرحمی‌ها و جهالت‌های انسان را در به راه انداختن جنگ‌ها نشان دادند، آن وقت که بشر وحشت‌زده سعی خواهد کرد از به راه انداختن جنگ و خونریزی خودداری کند.

به هرحال تا دهه‌ی 1950 این نکته روشن بود که عکاسان مستندکار در راه اصلاح جامعه, کاری بیش از رمان‌نویسان رمانتیک انجام نداده‌اند. اما بعضی از وجدان‌های بیدار بشری تحت تأثیر این عکس‌ها قرار گرفته بودند و بعضی از قوانین که تا آن زمان اجرا نمی‌شد، به مرحله‌ی عمل درآمدند، عکس‌های هاین راه را برای اصلاح قوانین کار هموار کرد و بسیاری از کودکان را که در کارخانه‌ها مانند برده کار می‌کردند، از شرایط فلاکت‌باری که داشتند نجات داد.

زنگ آغاز تحولی جدید در عکاسی مستند،‌با انتشار کتاب امریکایی‌ها در سال 1985 توسط رابرت فرانک نواخته شد. عکس‌های این کتاب، که فرانک ضمن مسافرت‌هایش به مناطق مختلف امریکا گرفته بود، جامعه‌ی این کشور را از دید یک خارجی نشان می‌داد ـ فرانک سوییسی بود و در همان جا نیز بزرگ شده بود ـ او در عکس‌هایش، تصویر آن تکه پارچه وصله مانند در پرچم امریکا را مشاهده کرد. او از زندگی ملالت‌بار روزمره‌ی مردم و ضایعات آلوده‌ساز جامعه‌ی صنعتی امریکا عکس گرفت. همین‌طور از سرخوردگی‌های امریکایی‌هایی که در دوراهی عشق به میهن و واقعیت‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو بودند آواره و سردرگم بودند. دیدگاه‌های فرانک بسیار صریح و بی‌پرده بود.

پس از انتشار کتاب امریکایی‌ها، عکاسی مستند وارد مرحله‌ی جدیدی از رشد خود شد. بیش‌تر عکاسان به جای پرداختن به شرایط طاقت‌فرسا و آشفته‌ی زندگی و رفتارهای خشن مردم, تلاش کرد تا درونیات انسان‌ها را به نمایش گذارند. شرایط روانی و احساسی انسان‌ها اهمیت به مراتب بالاتر از واقعیت‌های اجتماعی و عینی پیدا کرد و احساسات و تجربیات عکاس، مانند نگاه‌اش به دنیا، محور کار او شد. این نوع عکس‌ها به تفسیر دقیق‌تری نیاز دارد که هر بیننده به منظور درک کردن پیام مورد نظر عکاس باید درباره‌ی آن‌ها فکر کند.

می‌توان گفت که با نگاه به مجموعه عکس‌های فوری گرفته شده در قرن نوزدهم و مجموعه عکس‌های پررمز و راز و خصوصی قرن بیستم، عکاسی مستند راه خود را در شناخت جامعه و انسان هم‌چنان ادامه می‌دهد.


نظر یادتون نره...!

یا حق!

ادامه مطلب ...